دیکشنری
داستان آبیدیک
به مشکل برخوردن
english
1
general
::
encounter difficulty
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
به مخاطره انداختن
به مدت
به مدت عمر یکی از طرفین عقد یا شخص ثالث
به مدت کافی
به مذاق کسی خوش آمدن
به مراتب
به مراتب فوق
به مرحله اجرا در آوردن
به مرحله اجرا گذاشتن
به مرگ طبیعی مردن
به مرور زمان
به مزایده گذاشتن
به مسئولیت خودتان
به مسئولیت عامل
به مسئولیت و با تضمین فروشنده
به مشکل برخوردن
به مصداق
به معرض تماشا گذاردن
به معرض فروش گذاشتن
به معمول
به معنای عام دارایی شخصی
به معنی
به معنی اخص
به معنی اعم
به معنی خاص
به مقاطعه دادن
به مقدسات بی احترامی کردن
به مناسبت
به مناصفه
به منزله چیزی بودن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید